پرم از گریه های کلمات ( هوشنگ رئوف )

 


پرم 
از گریه های کلمات 
روی خط های کاغذ ِده شاهی 
که از سرحد ی
تا سرحدی دیگر 
به شب نشینی چشم ها می رفتند 
پرم 
از ایستگاه های سر به زیر ِجمعه های بی پولی 
و پوتین های سنگین 
که زمین گیر می شدند 
در چُرت پارک های تنهایی 
از شب های بی ستاره ی قراولی 
و بغض های پنهان 
زیر پتو های خاکستری
من 
کهنه صندوقِ پُستی هستم 
جا مانده 
بر دیوار ِ سرباز خانه ای قدیمی .

 


هوشنگ رئوف

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.