قرن هاست آب دریا دریا در شرمساری( هوشنگ رئوف )

قرن هاست 
آب 
دریا دریا 
در شرمساری
شرم شریف تو مانده است
که بازوانت را 
در گرو تشنگی 
به تیغ سپردی 
روزی که 
عطش عطش 
ساقه های ترد گلو 
بر فواره های نیزه روئیدند

 

 

هوشنگ رئوف