عروس
**
کِل زنان
کوهپایه ای رنگ به رنگ را
می رقصانند
در هوای اردیبهشتی◄ (گلونی )
وقوچی را
با آئینه ای بر پیشانی می آورند
تا پیش پای عروس
آفتاب و
صورت عروس در آئینه
وناگاه صدای سُرنای خون
از گلوی قوچ
چهره ی ترس خورده ی عروس
در برقِ تکه تکه های آینه
خا ک آلود و
خونین
پرا کنده روی زمین .
هوشنگ رئوف
◄گلونی :سربند زنان لر